فورد یک نظریهپرداز و نویسنده آمریکایی میباشد. که در زمینه های موفقیت در کسب و کار و راز های موفقیت کتاب های متفاوتی نوشته است. همچنین به خاطر سبک های خاصی که در تولیدات خویش در زمینه اتومبیل داشته است، صاحب اختیار سبک فوردیسم می باشد.
در ادامه به زندگی نامه وی و تشریح برخی کتب و آثار او و همچنین پاسخ به این پرسش که «چرا نمیخواست کسی اسرار موفقیت را بداند» می پردازیم.
آشنایی با هنری فورد و مختصری از زندگی نامه او
وی یک نظریهپرداز آمریکایی می باشد. وی در سی ژوئیه سال ۱۸۶۳ میلادی دیده به جهان گشوده و در سن ۸۴ سالگی درگذشت. هنری فورد در زمینههای نویسندگی، اختراع و کارآفرینی فعالیت های متعددی داشته است. او در سال ۱۹۰۳ اقدام به تاسیس یک کمپانی اتومبیل سازی تحت عنوان فورد کرد.
خط تولید ابتدایی فورد دارای اهدافی همچون تولید ماشین هایی با قیمت پایین و کیفیت بالا بود. این اقدام وی علاوه بر این که به عنوان انقلابی در صنعت اروپا و آمریکا شناخته می شد، دارای ترکیب انبوهی در تولیدات خود است.
فورد همواره برای کارگران و کارمندان کمپانی خود حقوق های بالایی در نظر می گرفت. قیمت پایین تولیدات فورد در کنار کیفیت بالا، باعث شد که اقتصاد قرن بیستم دچار تغییر و تحولات چشمگیری شود. تا جایی که فورد را به عنوان مالک نظریه فوردیسم بشناسند.
هنری فورد یکی از افرادی بود که موجب ایجاد صلح در جهان شد. زیرا او معتقد بود که محور اصلی تولیدات باید بر مبنای مصرف گرایی تعریف گردد. بدین معنی که محصولات به شکلی تولید شوند تا مصرف کنندگان حتی در صورت عدم نیاز به آن برای خریدش مشتاق شوند.
وی با داشتن این دیدگاه توانست در زمینه تولیدات خود بسیار موفق بوده و به عنوان یکی از ثروتمندترین مردان تاریخ در زمینه صنعت و یکی از معروفترین آنها معرفی شود.
آشنایی با زندگی فورد از سنین نوجوانی تا ازدواجش
هنری فورد بعد از فوت مادر خود، وضعیت روحی نابسامانی داشت. زیرا در آن زمان ۱۳ ساله بود. پدر او توقع داشت که، پسرش پیشینه شغلی اش را یعنی مزرعه داری، ادامه دهد.
اما فورد از همان ابتدا هیچ علاقهای به این کار نداشته. او به جای آن به تجهیزات مکانیکی علاقه مند بود. آنقدر که در سن نوجوانی یکی از سرگرمی هایش تعمیر ساعتهای اطرافیان محسوب می شد.
در سن ۱۹ سالگی بود که فورد برای ورود به شغل کار با ماشین های صنعتی به شهر دیترویت سفر کرد. پس از مدتی به عنوان یک نیروی کاری در شرکت وستینگهاوس به امر کار با موتورهای بخار می پرداخت و با توجه به اینکه به این کار علاقه مند بود و کاملا به خوبی وظیفه اش را را به انجام می رساند، به استخدام این کمپانی در آمد.
فورد ۲۵ ساله بود که تصمیم به ازدواج با کلارا آلا بریانت گرفت. در آن زمان مشغول به کار مزرعه داری و آسیاب بود. اما سه سال بعد از ازدواجش در کمپانی ادیسون که در زمینه تولیدات روشنایی فعالیت داشتند استخدام شد.
سیاست مدیریت فورد برای شرکت خودروسازی فورد
هنری فورد در فعالیت های مدیریت کمپانی خودروسازی دو بار دچار شکست شد. اما تسلیم شرایط و مسائل نشد. فورد برای بار سوم تلاش کرد. تا توانست به موفقیت برسد و در نهایت کمپانی هنری فورد به وجود آمد.
به عقیده هنری فورد اگر مسئولیت های یک کمپانی را به تعداد کارگران کمتر اما کاربلد تر با دستمزدی بیشتر بسپارید می توان بازخوردی چشمگیر دریافت کرد.
به همین خاطر وی برای جذب افراد ماهر طی اطلاعیه ای دستمزد کمپانی خویش را برای کارگران چیزی حدود بیشتر از دو برابر کارخانه های دیگر اعلام کرد. که در نتیجه این امر شاهد هجوم تعداد زیادی از افراد ماهر به سمت کمپانی خویش بود.
همچنین دیگر نیازی به صرف هزینه هایی برای یادگیری کارگران نبود. همین امر باعث دریافت سود خالص به صورت کلان شد. کمپانی فورد به خاطر ماندگار کردن کارگران سودمند خود بعد از سابقه شش ماه فعالیت در کارخانه مذکور بخش اندکی از سهام تولیدی خود را را به آنها واگذار می کرد.
اما برای انجام این کار شرایط و قوانین سختی را برای کارگران در نظر می گرفت. همچنین یک تیم جداگانه جهت نظارت بر اجرای این قوانین تشکیل داده بود. تنها به کسانی بخشی از سهام را تحویل می داد که تمامی قوانین همچون خودداری از مستی و قمار و… را رعایت کنند.
تغییرات در خط تولید کمپانی فورد
– مدل تی
هنری فورد با تولید خودرو مدل تی که دارای یک جعبه حاوی موتور 4 سیلندر و نیز فرمانی در سمت چپ و قیمتی پایین، توانست بازار اتومبیل را از آن خود کند.
پس از آن شروع به معرفی و تبلیغ محصول خود در تمامی نشریات عمومی نمود. به این روش توانست تعداد زیادی از اهالی آمریکایی را مشتری خود کند. در نتیجه این امر فروش مدل تی به مدت ۳ سال متوالی برای کمپانی هنری فورد دارای سودآوری خالص بود.
با وجود اینکه مدل مذکور چیزی بیش از ۲ هزار فروش داشت اما فورد با به کار گیری شگرد کاهش قیمت، توانست فروشش را به بالا ۴۰۰ هزار برساند.
همه تولیدات مدل تی دارای رنگ سیاه بودند. فورد پس از این اقدام به ساعت حدود ۹ مدل دیگر نمود اما تنها مدل N مورد استقبال مشتریان قرار گرفت. آنها به عنوان یک مدل لاکچری به آن نگاه می کردند.
هایلند پارک یک کارخانه سرهم کردن قطعات ماشین بود که سال ۱۹۱۳ توسط فورد تاسیس شد. با اینکار موجبات اشتغال بیش از ده هزار نفر فراهم شد. و با پیشرفت روزانه باعث موفقیت چشمگیر فورد شد.
دلایلی که باعث شکست مدل T شد
با توجه به اینکه تولیدکنندگان رقیب برخی مزایا همچون تنوع رنگی برای محصولات خود در نظر گرفته بودند، و در کنار آن برخی حمایت ها برای خرید مشتریان از جانب تولیدکنندگان انجام می شد. به همین علت باعث شد که مشتریان به سمت دیگر رقبا رفته و پروژه مدل تی با شکست مواجه شود.
با وجود تمام این تفاسیر هنری حاضر نبود که خودروهایی با رنگهای دیگر تولید کند. او بر این باور بود که مدل کنونی بسیار جامع بوده و برای رفع نیاز مشتریان کفایت می کند. اینگونه بود که رقبایی همچون جنرال موتورز گوی سبقت را در عرصه تولیدات اتومبیل ربود.
– مدل A
بعد از اینکه هنری فورد شکست پروژه T را پذیرفت، تصمیم گرفت که برای فکر کردن و طراحی یک محصول جدید مدتی فعالیت کارخانه اش را به تعویق بیندازد. در نتیجه این تامل توانست با قدرت بخشی بیشتر به موتور، شاسی کند، و دیگر قطعات محصول قبلی خویش، خودرویی جدید را تولید کند.
فرزندش مسئول طراحی بدنه خودروی جدید شد. در نهایت در سال ۱۹۲۷ اتومبیل جدید تحت عنوان مدل a متولد شد. با این اتفاق فورد فهمید که برای ماندگاری در بازار نیاز به تغییرات خاصی در محصولاتش دارد. او این درسش را مدیون کمپانی جنرال موتورز بود که از ابتدا پیرو این سیاست بود.
نشان آبی رنگ مشهور کمپانی فورد ابتدا در مدل a به کار برده شد. همچنین مدل مذکور دارای استانداردهای کنترل راننده توسط ابزاری همچون کلاچ و پدال ترمز و نیز امکاناتی دیگر همانند دریچه کنترل بنزین و اهرم دنده بود. از دیگر خصوصیات مدل جدید میتوان به این امر اشاره کرد که برای شیشه جلوی خودرو از شیشه ایمنی استفاده نمود.
فورد همواره تمامی حساب و کتاب های خود را به شخصه انجام میداد و به طور کلی باوری بر استخدام حسابدار نداشت.
با ارائه و فروش مدل a کمپانی فورد توانست به سوددهی بالایی دست یابد. با گذشت زمان و اعمال برخی تغییرات ریز و درشت، مدل های متنوعی که همگی زیر مجموعه مدل A بودند، تولید و عرضه شد. از جمله این مدلها میتوان به کوپه، کوپه اسپرت، کوپه رودستر، تاکسی و فیتون و… اشاره کرد.
بررسی این باور که چرا هنری فورد نمی خواست کسی اسرار موفقیت را بداند
پس از آنکه هنری فورد به برخی موفقیت ها رسید، حسادت خیلی از اطرافیانش را برانگیخت. همین امر موجب شد اطرافیان او تصور کنند که فورد با استفاده از سرمایه های فراوان، رفقای تاثیر گذار، استعداد و یا برخی موارد دیگر که آنها را در زمره اسرار فورد قرار داده بودند، توانسته موفق و ثروتمند شود.
ناگفته نماند که تمامی موارد مذکور در موفقیت هنری بی تاثیر نبوده اند. اما علت اصلی پیروزی بزرگ و شهرتی که به آن رسید، آنقدر ساده بود که حتی تعداد افراد محدودی که در اطراف او بوده و آن را می دانستند، از بیان آن خجالت زده می شدند. اما در این بخش قصد داریم با بررسی برخی مراحل در تولیدات خودرو در کارخانه فورد به اسرار ریز هنری پی ببریم.
اولین راز آن زمانی بود که می خواست یک موتور با ۸ سیلندر را بسازد، و برای یک مدل از اتومبیل هایش به کار ببرد زمانی که از کارگران و مهندسین خود خواست تا طرح مذکور را ایجاد و تولید کنند، به آنها گفت می خواهم هر طوری که شده این طرح را تولید کنید. اما مهندسان در پاسخ به او گفتند غیر ممکن است.
آنجا بود که گفت: سریع تر اقدام کنید و تا موفقیت کامل دست از کار نکشید و اصلاً اهمیتی ندارد که این کار چقدر طول میکشد.
فرآیند ساخت موتور هشت سیلندر بیش از یک سال به طول انجامید. در این بازه زمانی بارها مهندسین و کارگران ابراز ناامیدی از این امر نمودند. اما تنها جمله ای که فورد به آنها گفت این بود که شما باید ادامه دهید زیرا من موتور هشت سیلندر را خواسته و باید آن را به دست بیاورم.
خواسته فورد بازه زمانی طولانی را برای دستیابی می طلبید. اما، پس از گذشته یک سال بلاخره موفق شدند که موتور هشت سیلندر را بسازند. همین امر موجب شد که تمامی رقیب های کارخانه فورد بسیار از تولیدات این کمپانی جامانده و برای رسیدن به آن نیاز به سال های زیادی سعی داشتند.
بله درست متوجه شدید تنها راز مهم موفقیت های هنری فورد، افکار و باورهای مثبت بود. باور ابزاری است که در وجود تک تک افراد قرار دارد. اما افراد غالباً از آن به صورت منفی استفاده می کنند.
این در حالی است که فورد تنها به باورهای مثبت ایمان داشت. همین امر موجب رسیدن او به خواسته هایش می شد. این راز در عین سادگی بسیار تاثیر گذار بود. همچنین برای کسانی که تسلیم باورهای منفی می شوند، غیر قابل قبول است و اینگونه می باشد که فکر می کنند هنری فورد در بیان رموز موفقیتش خساست به خرج میدهد.
کوین ترودو کسی بود که از هنری فورد به عنوان فردی موفق یاد کرده است.
توصیه هایی از هنری فورد که برای بهبود فرآیند کسب و کار و زندگی بسیار کاربرد دارند.
1- مشورت کردن و راهنمایی گرفتن از دیگران یک نقطه ضعف نیست.
با توجه به گفته های هنری فورد، همواره تنها به حرف و ایده و فکر های خود متکی بوده و هرگز از راهنمایی های اطرافیان استفاده نکرده و به صورت یک رای پیشرفته است.
به عنوان مثال فرزند او همواره بر این نکته اصرار داشت که به خاطر هماهنگی با رقبا به تنوع محصولی و رنگ تولیدات به صورت متنوع نیز توجه کند، اما فورد نمیپذیرفت.
به همین خاطر با گذشت زمان جایگاه اول بودن در صنعت تولید خودرو را از دست داده و به مقام سوم در این زمینه رسید.
2- تنها زمانی احساس پیری می کنید که از یادگیری غافل می شوید.
یادگیری علم و دانش چیزی است که در هر سنی می تواند امکان پذیر باشد. به همین علت نباید این امر را متوقف کرده و فراموش کنید. زیرا کنار گذاشتن یادگیری موجب می شود تا دچار مسائل مختلف ذهنی شوید.
به همین علت بهتر است که تا وقتی که زنده هستید از تمامی توان ذهنی و جسمی خود بهرهمند شده و همواره در حال آموختن باشید. با این کار می توانید در زمینه شغلی و تخصصی خود حرفه ای تر عمل کنید.
3- سعی کنید محصولات خود را برای همه اقشار مختلف تولید کنید.
فورد همیشه تلاش میکرد تا محصولاتی تولید کند که در حین داشتن قیمتی مناسب امکانات مختلفی را داشته باشد. و برای رسیدن به این مهم در یک بازه زمانی به تولید خودروهای لوکس فکر نمی کرد.
همچنین با توجه به حقوق بالایی که به کارکنان خود می داد، باعث می شد از میان آنها نیز مشتریانی داشته باشد و این بهترین تبلیغ ممکن برای کمپانی فورد بود. پس از مدتی در کنار تولیدات ساده و قابل استفاده برای همه اقدام به تولید اتومبیل های لوکس ای همچون لینکولن برای افراد با درآمد بالای جامعه نمود.
4- در صورتی که باور کنید میتوانید و یا بپذیرید که نمی توانید در هر دو صورت درست گفته اید.
فورد میگوید چه باور کنی که میتوانی و چه باور کنی که نمی توانی در هر دو صورت حق با توست. با توجه به پیشرفت های به عمل آمده در علم روانشناسی به این نتیجه دست یافتند که هرآنچه در سر شما بیاید، به سر شما می آید. یعنی هرجوری که فکر می کنید، همانطور خواهد شد.
زیرا هر چیزی که در ذهنیت شما تبدیل به یک باور میشود، تمامی توان و انرژی شما صرف محقق نمودن آن باور می گردد.
اما فراموش نکنید که برای به دست آوردن هرچیزی با توجه به بزرگی و ارزشی که دارد ممکن است نیاز به زمان خاصی باشد. پس در صورتی که باور به رسیدن به آن داشته باشید بدون شک خواهید رسید. شاید فورا نه ولی حتما.
5- سعی کنیم که برای سرمایهگذاریهای خود برنامه ریزی های دقیقی داشته باشید.
شاید در صورتی که هنری فورد در زمین های دیگر اقدام به سرمایه گذاری می کرد قادر نبود که به پیروزی خاصی برسد.
با توجه به نکته مذکور، می توان گفت که اگر هنری فورد سرمایه خود را در جایی دیگر قرار می داد، ممکن بود که به پیروزی فعلی دست نیافته و حتی متضرر شود. از این مسئله نتیجه میگیریم که مهمترین ابتداییترین اقدام ما برای ایجاد یک کسب و کار انتخاب مسیری سودآور است.
در این انتخاب بهتر است که علاقه خود را نیز در نظر بگیرید تا در میانه راه با برخوردن به مسائل کسب و کار تسلیم آنها نشده و با قدرت ادامه دهید.
6- هر شکست پلی است برای پیروزی های بعدی
افراد با تجربه هر شکست میتوانند برای قدمهای بعدی خود به صورت آگاه تر اقدام نمایند. یکی از عواملی که ممکن است یک ایده جدید را با شکست مواجه کند و یک کارخانه و شکست شود عدم توجه به این نکته است زیرا شخص در صورتی که با هر شکست پلی برای موفقیت نسازد به سادگی تسلیم شده و ناامید می شود.
7- سعی کنید هرگز در تولیدات خود کیفیت را قربانی کمیت نکنید.
کیفیت بالای یک کالا نشان دهنده دقت و حساسیت تولیدکننده آن کالا می باشد. به همین علت هنری فورد معتقد است در صورتی که کیفیت یک محصول پایین باشد، بیانگر کم کاری تولید کننده بوده و ممکن است منجر به شکسته او شود. اما در صورت توجه به کیفیت محصولات، موفقیت کمپانی خود را تضمین می کنند.
جملاتی ماندگار از هنری فورد
– هنری فورد معتقد است پول و سرمایه همچون دست و پا بوده و یا باید از آن بهره ببرید و یا آن را از دستش بدهید.
– به اعتقاد هنری بهترین دوست آن است که بالاترین توانایی را در درونت پیدا کند.
– برای کسب موفقیت ایراد نگیرید بلکه راه حل پیدا کرده و پیشنهاد دهید.
– کسب و کاری که فقط پول ساز باشد، ضعیف است زیرا یک کسب و کار قوی و موفق کسب و کاری می باشد که در کنار پول سازی، انسان ساز باشد.
فوق العاده است مطالب من خیلی استفاده کردم
خواهش می کنم خیلی خوشحالیم